پدرِ دوستی سکته مغزی کرده و چند روزیه در آرامش مطلقی به نام کما به سر میبره...امروز که با این دوست رودر رو شدم و این خبر رو از زبونِ گریون اما پر طاقتش شنیدم ، یه لالمونیِ خاصی همۀ وجودمو گرفت.چی باید میگفتم؟ تو چشماش نگاه کردم گفتم "ای بابا..." ...دیگه چیزی نیومد به زبونم! اومدم بگم هممون دیر یا زود میریم..یا اینکه نه بر عکس خواستم بگم "نگران نباش ایشالله خوب میشه" .اولیش که خیلی ضایع بود گفتنش .دومی هم..اصلا به این حرف اعتقاد ندارم ،پس چرا باید میگفتمش! انشالله یعنی چی اصلا؟!
نمیدونم عکس العمل مناسب نشون دادن برای همۀ آدمها در سرزمین های مختلف همین قدر سخته؟یا فقط منم که گوسفند میشم به ناگه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر