حالا که اینطور شد
من به فردا می روم
و تو را در امروز تنها می گذارم
نسبت مان میشود این گونه که:
تو همیشه دیروز منی
پس گذشته ای؛
دیگر می دانم، بلدم، سالهاست آموخته ام که چگونه غصۀ گذشته ها را نخورم
اما من، فردای تو هستم
دست نیافتنی ترین خواستۀ امروزت
تو چی؟ بلدی چطور با اندوهِ آرزوهای در نطفه خفه شده سر کنی؟
خداحافظ گذشتۀ نه چندان دورِ من.

۱ نظر:

  1. گذشته آدمی بخشی از هویت و موجودیت فعلی اونه تشکیل میده که میتونه همراه با موفقیت ، شادی ، پیروزی و خاطرات خوب و یا برعکس ناکامی ، غم و اندوه ، شکست و خاطرات عذاب آور باشه قسمت اول باعث میشه اعتماد به نفس فرد تقویت بشه و قوت قلبی باشه برای رسیدن به آینده ای بهتر قسمت دوم میتونه همیشه به عنوان یک نقطه تاریک در زندگی باشه و یاد آوری اون مو جبات رنجش خاطر آدم در هر مقطعی از زندگی رو فراهم کنه و حتی در مواقعی فرد رو از زندگی ساقط کنه
    همه اینارو گفتم که بگم همه ادمای روی این کره ی خاکی در گذشتشون نقاط تاریک و روشن زیادی دارن که ادمی را راه فراری از آن نیست ولی تنها افرادی موفق هستن که بتونن یک رابطه منطقی بین گذشته ، حال و آیندشون برقرار کند از گذشته درس بگیرند ، در حال زندگی کنند و به آینده ای روشن بیاندیشند و برای رسیدن به اون تلاش کنند

    پاسخحذف