Taste of Dark Chocolate

شکلات سیاه بی‌نظیری خریده‌ام. تلخ است اما تلخی‌اش جور خوبی به هزار توی جانم نفوذ می‌کند و تلخی‌های وجودم را طعم شکلات می‌بخشد. این طعم مرا گرداب‌وار هم می‌زند انگار، آنقدر اجزای وجودم را جابه‌جا می‌کند تا دست آخرمعجون یکدستی شوم برای لحظاتی کوتاه. تمام حس‌های خوب و بدم را به توازن و هارمونی می‌کشاند. هم برای روزگار عاشق‌پیشگی خوشایند است هم برای روزهای فارغ بودن به کار می‌آید. یادش به خیرعاشق که بودم...عاشق بودم؟ ...بودم. آن دور دست‌ها را که نگاه می‌کنم به وضوح طعم خوش‌اش را حس می‌کنم . شاه بیت‌های دیوان زندگی‌ام را هنوز یادم هست. کم سن و سال بودم و خام اما می‌دانستم، بلد بودم عاشقی را. معشوق بودن  را هم خوب از بر بودم. عاشق که باشی و معشوق هم، خوش‌آهنگ‌ترین صفت‌های دنیا را داری... کم نیست... عشق در میان باشد و تو لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌ات را در دو سویش خوش بنشینی. در نقش عاشق و معشوق، هردو.  گذشت.
امروز که اینجا نشسته‌ام و اینها را می‌نویسم نمی‌دانم باز هم می‌شود عاشق شد یا نه. می‌شود یک نفر فقط یک نفر از این چند میلیارد آدم سرگردان روی زمین را آنقدر دوست داشته باشی که ...  نبض‌ت را با نبضش تنظیم کنی که اگر تند زد نبض تو هم هراسان، دیوانه‌وار پرپر بزند، که اگر نزد مال تو هم نزند... نمی‌دانم می‌شود ساده و روان، بی‌هیاهو و دلهره دل را سپرد به نگاهی که می‌خندد برایت که بی‌اجازه نفوذ می‌کند به آن ممنوعه‌ها به آن دست نیافتنی‌های ته دلت. می‌شود دل بی‌نوای بی حفاظ را دو دستی تقدیم کرد به دلی که غریبه است اما غریبی نمی‌کند، به صدایی که گرم است اما تب‌دار می‌شود و بی‌تاب به هوایت، به دست‌هایی که مرد و مردانه بی‌منت حامی و قیم می‌شوند برای بدنت و دست‌های سردت، به لب‌هایی که بوسیدن هزارباره‌ی بی‌هوا را بلدند... یعنی می‌شود بازهم دنیای یک آدم بود درست وقتی آن آدم همه‌ی دنیای توست...می‌شود؟ این شکلات سیاه عجب حس بی‌نظیری دارد.

۴ نظر:

  1. آره میشه نیک ناز
    چرا نشه؟
    از قدیم گفتن عاشق نابیناست و دیوانگی راهنمایش

    پاسخحذف
  2. یادم نمی ره که اولین کامنتت برام چیزی بود که تعبیر "شکلات خالص تلخ" در مورد عشق ازش بیرون اومد.
    ما گذشته رو یادمون نمی ره.

    پاسخحذف
  3. چرا که نه...ولی همیشه خراشی است روی صورت احساس

    پاسخحذف