کاش یه خونه داشتم هم سطحه خیابون که حیاط پشتیش یه ایوونه نقلی داشت رو به یه عالمه دار و درخت و سبزینۀ پُرپُشت با زنبور عسلای چاقِ سطلِ گرده به دست و یاکریم های همیشه خنگ، اونوقت از اونور پنجرۀ جلوییش بالکنی داشت گِرد، در طبقۀ هیجدهمه یه آسمون خراشه بلند درست مشرف به وسعته شهر و بندرگاهِ نورانیش...
همین منظره ی فعلی رو به اقیانوس هم غنیمته.
پاسخحذففکر کنم حال و گذشته رو می خوای با هم داشته باشی. خب نمی شه آخه.