دقیقا سه گیلاس شراب خوردم-2 گیلاس شراب مجارستان 2005 و یک گیلاس شراب صورتی رنگِ استرالیایی. با گروهی از همکاران به مناسبت روزهای آخر سال ،البته برای من به مناسبت فراموشی بود! خوردم که بی خیالی طی کنم .خوردم به سلامتی خودم که هنوز زنده ام.
نوش گفتم به همگی و سر کشیدم شراب را تا بروم .از وادیِ افکارآزاردهندۀ همیشه زندۀ درونم بروم.افکار مشوش که خیال رخت بستن و رفتن ندارند با خودم گفتم اینبار من میروم ...اما مثل همیشه عجب تلاش بیهوده ای بود.نه من رفتم ،نه تفکرات مسموم.
من ماندم ضعیف تر از همیشه ، ذهن مشوش ماند خلاق تر و مزخرف باف تر از گذشته!!!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر