طعم شما آدما

آدما برای من طعم دارن. وقتی میگم طعم منظورم دقیقا همون "طعم"‌ هست که همه‌مون در مورد خوردنیها و آشامیدنی ها استفاده می کنیم.
بعضی‌ها وقتی صحبت می کنن،‌ لحن گفتارشون و اینکه چطور کلمات رو کنار هم می‌چینن و جمله ای رو تولید می‌کنن، برای من تداعی کننده تمام و کمال یک مزه و طعم منحصر به‌ فرد هستند. جوری که حتی پرزهای چشایی زبونم هم پیغام ادراک اون طعم رو به مغزم می فرستن و انگار همین الان یه چیزی با اون مزه از حلقوم‌ام پایین فرستادم.
کسایی رو می‌شناسم که رسماً نوع کردار و رفتار و خنده‌هاشون زائقه من رو شیرین می‌کنه. همون اثری رو دارن که رولت شکلاتی بی بی، تو خیابون مدبر یوسف آباد روم می‌ذاره. کسی رو می‌شناسم که به تلخی ته خیار می‌مونه برام، چه نگاهش چه سلامی که هر روز صبح می‌کنه و چه پوزخندهای سیاهی که گهگاه تحویل جماعت می‌ده. اصلا این آدم همه جوره تلخ و گند مزه‌ست.
برای همه این مزه‌ها مثال های واضح و زنده دارم. اما یه مزه‌ای هست که اختصاص داره به تو و حتی قصه تعریف کردن‌ت. طعم "گس". همون بارهای اولی که شراب Dry بخوری، همون وقتی که یه چای پررنگ مخلوط با عطر چای زیاد رو سر بکشی، یا حتی بعضی وقتا خرمالوی نرسیده رو که یه گاز بزنی...می‌تونی یه طیف کامل از طعم خودت رودر نظر من، شبیه سازی کنی. وقتایی که خوبی حکم شراب 7 ساله جا افتاده،‌ سنگین و آرامش بخشی رو داری که یه ساقی ماهر به خورد آدم میده و تا خود صبح میگساری رو واجب می کنه و لذت بخش. در مواقع عادی و میانه، همون چای قیرگون هستی که دو طرف زبون رو گس می‌کنه،‌ مثل داستان های تلخی که جمله آخرشون دهنم رو گس میذارن و تموم میشن. واما اون ته ته های حوصله‌ت که میرسه،‌ مصداق بارز همون خرمالوی بدفرم گسی هستی که هر جمله حرف زدنت و هر کلام و لحن‌ت،‌ دک و دهن و گلوی آدم رو کلاً به هم می چسبونه. اینجور وقت‌هاست که آدم به گه خوردن میوفته و حاضر دهن‌ش رو با وایتکس آب بکشه که این طعم‌ت دست از سر آدم برداره!

۲ نظر:

  1. خوب بود. یکی از بازی هایی که گاهی با یکی از دوستای موزیسینم می کنیم اینه که آدما رو به ساز تشبیه بکنیم.

    پاسخحذف