ظهرِ ساحل یه غروبه
مرغ ِ دل می میره بی تو
وقتی می گی نمی خوامت
اشک من می ریزه بی تو
خاطراتی که چه دورن
مرغ ِ دل می میره بی تو
وقتی می گی نمی خوامت
اشک من می ریزه بی تو
خاطراتی که چه دورن
روزایی که خیلی دیرن
تو یه قابی دوتا بچه
که دارن بوسه می گیرن
برفای سرد زمستون
بی تو بارونِ بهارن
بی تو عیدی نمی مونه
بذارآسمون... بباره
بی تو این صدای خسته
شعرعاشقانه می گه
بی تو این سازه شکسته
روز و شب ترانه می گه...
یادِ این آواز و روزهای بد و خوبی که باهاش رفتن برای همیشه، به خیر...
بذارآسمون... بباره
بی تو این صدای خسته
شعرعاشقانه می گه
بی تو این سازه شکسته
روز و شب ترانه می گه...
یادِ این آواز و روزهای بد و خوبی که باهاش رفتن برای همیشه، به خیر...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر