هفتهای یکبار نامه مینویسم و با دقت در پاکت میگذارم. با زبانم چسب در پاکت را خوب خیس میکنم و سفت میبندم تا مبادا خدای نکرده در راه باز شود و نگاه چشم نامحرمی به دستنوشتههایم بیوفتد
یک ردیف تمبر میچسبانم، تمبرهای قدیمی مرغوب با طرح هفتسین شاهانه و حافظیه و سفال سیلک
اما...هر بار به آدرس نوشتن که میرسم...میمانم؛
نه آدرسی از تو میدانم نه نشانیای از خودم بلدم
آخر از آن روز که رفتی
من برای همیشه گُم شدم
سالهاست که برایت مینویسم و در پاکت بینام و نشان میگذارم. کاش این پستچیها بلد بودند، بی فرستنده و بی گیرنده نامههارا
فقط
برسانند...
چه اي كاش بزرگي
پاسخحذف