یادم می‌ماند

یادم باشد غرور دست و پایم را و دل و زبانم را تسخیر نکند. یادم بماند اگر چیزکی از چیزهای جهان دارم، نه از سر برازندگی و شایستگی که از خوش اقبالی‌ام است. یادم باشد نگاه‌هایم را هیچ‌وقت از بالا بر بنی بشری ندوزم که فقط یک حیوان بلند بالا ممکن است چنین کند. حواسم باشد کلمات پرقدرت زهرآلود را اگر خواستم در هوا پرتاب کنم، اول دو سه جمله‌ای بسازم ازشان و در آینه‌ای شفاف و تمام قد، خطاب به خودم بگویم. یادم باشد اگر هستم منتی نیست بر کسی، همانطور که اگر نباشم محنتی نیست بر دلی. یادم بماند...

۵ نظر:

  1. یادم باشد یادم نرود حرفهایت را

    پاسخحذف
  2. یادم باشد. راست می گویی. لینکی. دوس داشتی لینکم کن.

    پاسخحذف
  3. یادم بماند که اگر قرار بر انسان ماندن است، نباید یادم برود همه ی اینها را...

    پاسخحذف
  4. کاش این غرور را دو سال پیش کنار گذاشته شده بود
    شاید دیگر دل و زبان را برای بیان تسخیر نمیکرد
    این دوسال هم شاید هیچگاه . . .

    پاسخحذف