این لحظه های نامردِ بی مروت، دونه دونه دارن میان و میرن...
برای چند ثانیۀ ناقابل هم صبر نمی کنند
تو مرام و مسلک شون،مدارا و توقف معنی نداره...
تیکه های عمرِ من رو دارن میبرن، بی اجازه، بی سوال، بی اندکی درنگ...
زندگیِ من رو عین یه قالب پنیر سوراخ سوراخ می کنن و منِ ابله هم تماشاگرِ ثابتِ خورده شدنِ تیکه ها هستم
تازه بعضی وقتا، هیجان زده هم میشم و تشویق بلند و قرآنی سر میدم بابت اون تیکه گندههِ که خیلی تمیز، کنده شد و رفت!

۱ نظر: